«نماینده»؛ عبدالرضا مصری*/ این روزها در پی سخنان حکیمانه و هشدارگونه رهبر معظم انقلاب پیرامون حوزه فرهنگ که اخیراً در دیدار با اعضای محترم هیأت دولت مورد تاکید قرار گرفت، باعث شده تا بحث درباره ظرایف و دقایق مسایل فرهنگی بالا بگیرد. در اینباره واکاوی چند نکته قابل تأمّل است:
۱- حافظه تاریخی ملت ایران فراموش نمیکند روزی را که سکاندار کشتی انقلاب برای اولین بار از واژه «شبیخون فرهنگی» برای بیان طرح جدید استکبار علیه انقلاب اسلامی بهره جستند. رهبر بصیر انقلاب در دیدار با فرماندهان گردانهای عاشورا در تیرماه سال ۱۳۷۱ فرمودند: «دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط - فرهنگ فساد و فحشا - سعی میکند جوانهای ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی میکند، یک تهاجم فرهنگی بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگی» یک «غارت فرهنگی» و یک «قتل عام فرهنگی» است.
امروز دشمن این کار را با ما میکند.» نشانههای شبیخون فرهنگی از همان زمان با رویکردهای غلط مسئولین آن دوره روشن بود، لذا هشدارهای ایشان، به منزله بیدارباش به همه دستاندرکاران فرهنگی و اجتماعی محسوب میگردید.
این اعلام خطرها از آن زمان بارها تکرار شد تا جایی که قرائتی دیگر از شبیخون با تعبیر «نفوذ» در خطبههای نماز عید سعید فطر امسال از سوی ایشان مطرح گردید؛ تهاجمی پنهان که محدوده وسیعتری از توطئه دشمن از جمله در مقوله فرهنگ را در بر میگرفت.
۲- اگر دغدغه مسئولین کشور بر اساس مبانی فرهنگی استوار باشد و قادر باشند ساختارهای فرهنگی را تحلیل کنند به این نتیجه محتوم خواهند رسید که ساز و کار اصلی حاکم بر تمام موضوعات دیگر، چیزی جز فرهنگ نیست. این قاعده تنها مختص کشور ما نیست و در تمام کشورها و جوامع انسانی دیگر چنین قانونی حکفرماست. نکته حائز توجه این است که مؤلفههای موضوعات دیگر همگی در مدت معقول و منطقی قابل تغییر و تبدیل هستند؛ به عنوان مثال در زمینه مسائل اقتصادی با ورود یک مؤلفه مالی یا حمایتی تغییرات ساختاری و جهتگیری اقتصادی به سرعت قابل مشاهده خواهد بود، مانند وقتی که دلار ۳۰۰۰ هزار تومان است و امکان دارد با سرازیر کردن پولهای هدایت شده به بازار آن را به مقادیر قابل توجهی کاهش دهیم. در مابقی موضوعات، وضعیت کم و بیش به همین منوال است اما در بحث فرهنگی چنین نیست و نمیتوان به تغییرات سریع دست یافت.
پایداری و مانایی از خصوصیات موضوعات فرهنگی است و نه میتوان آن را به سرعت تغییر داد و نه ممکن است با امور روبنایی و زودگذر به تغییرات در آن امیدوار بود. در اصلاحات فرهنگی یا ترقی و تعاملات مرتبط با فرهنگ، زمان نقش مهمی بازی میکند در حالی که در تخریب فرهنگی اینگونه نیست و با اندک بیتوجهی و بیمبالاتی نتایج حاصله از چندین سال کار فرهنگی میتواند در مدت کوتاهی نابود شود.
۳- هشدارهای اخیر مقام معظم رهبری خطاب به مسئولین، عمدتاً متوجه آثار زیانبار تصمیمات نسنجیده و محصولات فرهنگی مخرب است تا مبادا تمام توجهات به امور فرعی معطوف شود و از اصل امور فرهنگی غافل شویم.
چند سال پیش، مقام معظم رهبری در جلسهای با حضور سفرای ایران در خارج از کشور با موضوع روابط خارجی فرمودند: «ممکن است شما با کشوری رابطه اقتصادی برقرار نمایید و پس از مدتی آن ارتباط که در سطح عالی بوده، منقضی گردد. اما اگر در فرهنگ و جامعه کشور هدف، فرهنگ، نگرش و تفکر ما پذیرفته شود، هرچند ارتباطات اقتصادی قطع گردد اما مسائل فرهنگی لاینقطع باقی خواهند ماند و مردم به سادگی آثار به جا مانده فرهنگی را فراموش نخواهند کرد.»
۴- فرهنگ، مجموعه رفتارهاست و نه مجموعهای از درخواستها. در اقتصاد، عامل «تقاضا» به بازار رونق میدهد اما رفتارهای ناخودآگاه که از بسترسازیهای گذشته به جا مانده است مقوله فرهنگ را تشکیل میدهد. به هنگام خرید یک کالا، عرف این است که با تحقیقات گسترده اقدام میکنیم اما در موضوعات فرهنگی، افراد جامعه بر اساس خوراک فرهنگی حاضر در جامعه رفتار میکنند و عموماً به پیامدهای آن نمیاندیشند. انقلاب ما اساساً یک انقلاب فرهنگی، ارزشی و اخلاقی است و انگیزههای اقتصادی عامل خیزش مردم به شمار نمیآید بلکه ملت ایران برای حفظ ارزشهای دینی و انقلابی به پا خاستند. اگر شعار ما این است که به آنچه مردم برای آن انقلاب کردهاند پایبند باشیم، حفاظت از میراث آموزههای امام راحل(ره) و شهدای گلگون کفن، مطالبهای کاملاً بحق و طبیعی خواهد بود.
۵- راهکارهای سر و سامانبخشی به مسائل فرهنگی بر دو اصل خارجی و داخلی استوار است. در مسائل داخلی اگر مسئولی - عامداً و یا سهواً - اقدامی صورت دهد که به باورهای مردم خدشه وارد شود، خواسته یا ناخواسته مرتکب خیانت شده است.
ارزشهای ضدّ استکباری و مقابله با زیادهخواهیها، آن چیزی است که مردم از مسئولین توقع دارند و اگر چنین چیزی روی نهد، اثر تخریبی بسیاری بر جامعه خواهد گذاشت. بیتوجهی مسئولین به مقدسات دینی و انقلابی مورد احترام جامعه به مثابه سمّی مهلک در جامعه تزریق خواهد شد و مقدمهای برای نفوذ و رخنه در ارکان نظام را فراهم خواهد آورد. این همان نقطه بحرانی است که خواب را از چشمان رهبر انقلاب ربوده و موجبات نگرانی شدید ایشان را فراهم آورده است.
اکنون که در گذار از یک پیچ تاریخی قرار داریم، غفلت و کمتوجهی مسئولین در امور فرهنگی با توجه به مستندات فراوان دشمنی دشمنان، به هیچ وجه قابل اغماض و توجیه نیست. نفوذ و سلطه فرهنگی استکبار از نظر آنان تا جایی موثر و نافذ است که تمسک به سلاح را به کناری گذاشته و از ابزار رخنه فرهنگی بهره میبرند.
لذا فریفته شدن به لبخند دشمنان و خوشخیالی درباره اغراض شوم آنان، همان چیزی است که مسئولین بارها از آن برحذر شدهاند و اهمال در رعایت آن، ثمری جز ندامت و ننگ تاریخی نخواهد داشت. اینجاست که یکبار دیگر باید سخنان اخیر رهبر انقلاب را مرور کرد، اندیشید و اقدام صحیح و بهنگام نمود: «مشکلات اقتصادی موجب پریشانی فکر نمیشود اما مشکلات فرهنگی، گاه خواب را از انسان میرباید... عرصه فرهنگ باید بر اساس مبانی و شعارهای امام و انقلاب مدیریت و خوراک فرهنگی سالم برای جامعه تولید شود.» و این نشان میدهد که همه در مسئولیتهای خطیر فرهنگی و رسالت تاریخی خود مقصریم.
*سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون اجتماعی
نظرات مخاطبان 0 1
۱۳۹۴-۰۶-۲۰ ۰۳:۵۲ 0 0